منه زود باور

کسی را می خواهم که ا من حرف بزند بگذارد برایش بگویم و او فقط گوش کند اشک هایم که شروع به ریختن کرد مرا در آغوش کشد بگذارد فقط برایش بگویم مرا سرزنش نکند به حرف هایم گوش کند  و مرا سرزنش نکند قلبم می سوزد خدایا دلم میسوزد 

چرا خدایا چرا اینگونه شد خدایا مگر من درس نخواندم 

خدایا  چرا آدم هایت انقدر دروغ می گویند دروغ هایشان در مغزم فریاد می کشد وبه سادگی من میخندند خدایا نکند که من ابلهم 

نکند که مرا تو کم هوش آفریدی ؟؟

خدایا صبرم تمام شده 

بیا مرا در آغوشت گیر ببر حتی اگر خواستی در آتشت بسوزان هر چند سخت است که کسی که دوستش داری عذابت دهد اما بیا مرا ببر ببر حتی شده به جهنمت خدایا مرا در آغوشت بگیر وبگو که هنوز تو مرا دوست داری بگو که تو مرا رها نمی کنی خدایا بهم فقط بگو که دوستم داری هنوز